English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6084 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
manual lever control U کنترل اهرم دستی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
crank handle U اهرم دستی
hand lever U اهرم دستی
hand brake lever U اهرم ترمز دستی
throttle hand lever U اهرم دستی گازی
control panel U صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
control lever U اهرم کنترل
main control lever U اهرم کنترل اصلی
reach rod U اهرم کنترل از راه دور
control stick U سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
bell crank U اهرم دوطرفهای در سیستم کنترل برای تغییر جهت حرکت
manual control U کنترل دستی
rack control U نوعی کنترل پروازی غیر دستی
land arm mode U سیستم کامپیوتری کنترل دستی و خودکار فرود هواپیما
controlled stick steering U دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
shifting lever U اهرم دسته دنده اهرم حرکت در سمت
towbar U اهرم یدک کش اهرم پیش قطار
pried U بادیلم یا اهرم بلند کردن اهرم
pries U بادیلم یا اهرم بلند کردن اهرم
pry U بادیلم یا اهرم بلند کردن اهرم
puck U یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود
pucks U یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود
operating lever U اهرم عامل اهرم کولاس
manual U دستور رزمی دستی سیستم دستی
cascade control U چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
craft revolving fund U حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
craft reimbursable supply U اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
tasks U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
token U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tokens U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
electronic U مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
task U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
apt U زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
processor U پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control and reporting center U تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
looped U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loops U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
real time U سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
executive U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executives U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
circulation control U کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
radio control U کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
rolleron U کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible U کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ U سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
levers U اهرم
lever U اهرم
crowing U اهرم
crows U اهرم
crowed U اهرم
handspike U اهرم
crow U اهرم
crowbars U اهرم
crowbar U اهرم
lever watch U اهرم
fulcrum U اهرم
door-handle U اهرم در
controls U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controlling U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control U کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
fixed jaw U اهرم ثابت
frame push U اهرم فشاردهنده
front brake lever U اهرم ترمزجلو
contact lever U اهرم اتصال
feed lever U اهرم دندانهچرخ
lever U اهرم دستک
suspension arm U اهرم نشانگر
adjusting lever U اهرم متحرک
double-leaf bascule bridge U اهرم دولایهپل
safety lever U اهرم ضامن
floor jack U اهرم فرعی
draught arm U اهرم کششهوا
action lever U اهرم حرکتدستگاه
gearchange lever U اهرم تعویضدنده
handbrake lever U اهرم ترمزدستی
weaving pattern lever U اهرم مجموعهموجدار
steering lever U اهرم فرمان
single-leaf bascule bridge U اهرم پلمتحرک
handspike U اهرم چوبی
firing lever U اهرم چکاننده
power-takeoff shaft U اهرم شروعکار
points lever U اهرم پلاتینی
lever kitchen-tap U اهرم شیرآشپزخانه
arm rest U اهرم نگهدارنده
twin lever U اهرم دوبل
tumbler lever U اهرم واسطه
lever corkscrew U اهرم دربازکن
handspike U میله اهرم
trigger bar U اهرم ماشه
brake actuating lever U اهرم ترمز
shipper U اهرم ساعت
helm U اهرم سکان
linkages U اهرم بندی
rocker U اهرم فشارنده
interrupter lever U اهرم پلاتین
rockers U اهرم فشارنده
operating lever U اهرم گرداننده
lever handle U دستگیره اهرم
operating lever U اهرم عملکرد
gavelock U اهرم اهنی
leverage U اهرم بندی
pivoted lever U اهرم گردان
interrupter arm U اهرم پلاتین
lever arm U بازوی اهرم
levers U اهرم دستک
push and pull lever U اهرم دوبل
venturi fastening lever U اهرم بستلوله
cantilever U اهرم سگدست
helms U اهرم سکان
fork lever U اهرم دوشاخه
righting lever U اهرم راست کن
control lever U اهرم فرمان
linkage U اهرم بندی
tillers U اهرم سکان کشتی
crank press U پرس کششی اهرم
thread take-up lever U اهرم بالا-پائینبرندهنخ
steering linkage U اهرم بندی فرمان
change lever U اهرم تغییر دهنده
tiller U اهرم سکان کشتی
kick starter U اهرم راه اندازنده
lever of the second order U اهرم نوع دوم
drop worm lever U اهرم حلزونی سقوطی
adjustable lever U اهرم قابل تنظیم
push and pull lever U اهرم پوش پول
starting lever U اهرم راه اندازی
first class lever U اهرم نوع اول
compound leverage floor jack U اهرم بالابر ترکیبی
third class lever U اهرم نوع سوم
levers U تبدیل به اهرم کردن
tire lever U اهرم نصب لاستیک
lever U میله اهرم دسته
second class lever U اهرم نوع دوم
righting lever U اهرم راست کننده
lever U تبدیل به اهرم کردن
tholepin U اهرم لوله توپ
levers U میله اهرم دسته
thole U چوب یا میله اهرم پارو
compound leverage floor jack U اهرم بالابر قیچی شکل
torsion bar U بار پیچشی اهرم تعلیق
leverage U شیوه بکار بردن اهرم
ctrl U کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt U یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control statement U حکم کنترل دستور کنترل
control sheet U صفحه کنترل چارت کنترل
block plot U صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
lever watch U سود مکانیکی اهرم دستگاه اهرمی
flinders bar U اهرم منع انحراف قطب نما
roadwheel arm U بازوی چرخ جاده اهرم موازنه شنی
rocker arm U اهرم خود کار برای حرکت سوپاپ ماشین
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled fragmentation U مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
subroutine U تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
remote control U کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
climb mode U روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
control officer U افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
to interlock levers U اهرم هارابهم پیوستن بدانسان که هرکدام راتکان دهندهمه باهم تکان می خورد
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basics U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
palmar U کف دستی
left handedness U چپ دستی
handier U دستی
hand made U دستی
handiest U دستی
single-handed U یک دستی
three handed U سه دستی
handy U دستی
handmade U دستی
bellows U دم دستی
portable U دستی
hand held U دستی
ready use U دم دستی
levorotation U چپ دستی
manual U دستی
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
gimlet U مته دستی
right handedness U راست دستی
gimlets U مته دستی
portable receiver U رادیوی دستی
concertinas U ارغنون دستی
manula shifting U اتصال دستی
post hole auger U مته دستی
submachinegun U مسلسل دستی
manual labour U امضای دستی
portable instrument U سنجه دستی
portable weir U سرریز دستی
bungles U خام دستی
manual input U ورودی دستی
hand tool U ابزار دستی
manual controller U نافم دستی
bungle U خام دستی
pushcarts U ارابه دستی
Jim Crow U ریل خم کن دستی
caning U چوب دستی
manual ringing U زنگ دستی
paving beetle U تخماق دستی
Recent search history Forum search
2لطفا دخل و خرجت را عاقلانه ومنطقی کنترل و از مخارج غیر ضروری پرهیز کن
2لطفا دخل و خرجت را عاقلانه ومنطقی کنترل و از مخارج غیر ضروری پرهیز کن
1معنی lead lag compensator
1فیلم اموزش صنایع دستی
1i was rebelling now
2Rowdy
1یک دستی زدن
0نحوه کار با نرم افزار waze
0مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
1حمل دستی درون کارگاهی به مصالح تعلق می گیردآیا
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com